درخت جوانی پیش درخت پیری رفت و گفت: خبر داری که چیزی آمده که ما را می برد. درخت پیر گفت: برو ببین از ما هم چیزی همراه او هست؟ وقتی که درخت جوان رفت دید دسته ی اره و دسته ی تیشه از چوب است. آن وقت آمدو گفت: دسته ی اره و تیشه از چوب است. درخت پیر آهی کشید و گفت: از ماست که بر ماست.